در این مقاله تجربه جرمزدایی از مصرف مواد مخدر در کشور پرتغال را برایتان بررسی کردهایم. جمله زیر تجربه یکی از بیماران مبتلا به اعتیاد به مواد مخدر در پرتغال است.
«خیلی تلاش کردهام که از این زندگی [اعتیاد] رها شوم، اما کار سادهای نیست. متادون یک مقدار کمک میکند، اما آخِر سر همهچیز به خود من بستگی دارد.»
این را پدرو میگوید؛ مردی سیساله که چشمبهراه کامیون متادونِ سازمان مردمنهاد Ares do Pinhal نشسته. اینجا، در یکی از ایستگاههای این سازمان مردمنهاد، در میدان Praça de Espanha لیسبون پرتغال.
دوران سیاه اپیدمی مواد مخدر
مواد مخدر با کودکی انسانهای بسیاری در سراسر جهان، گره خورده است. گونچالو فونسکا (Gonçalo Fonseca) یکی از هزاران هزار کودکیست که ناخواسته دچار تأثیرات مخرب مواد مخدر شده. کودکی فونسکا در مدرسهای سپری شد که در محلهی کازال ونتوسو (Casal Ventoso) لیسبون قرار داشت. کازال ونتوسو: بزرگترین بازار آزاد و روباز مواد مخدر اروپا. او که حالا عکاس خبریست، در اینباره میگوید: «هنوز خاطرهای واضح از کودکی و دیدن کسی که در روز روشن در خیابان تیراندازی میکرد، در ذهنم مانده.»
آنچه گونچالو دیده بود، از اتفاقات رایج آن محل در دههی ۹۰ میلادی و پیش از جرمزدایی از مصرف مواد مخدر در کشور پرتغال بود. آن زمان حدود ۵۰۰۰ معتاد، برای دفع خماری، پرسهزنان در خیابانهای محله، یکیک سرنگهای آلودهی گوشهوکنار را وارسی میکردند.
پرتغال دیروز؛ پیش از جرمزدایی از مصرف مواد مخدر در کشور پرتغال
پرتغال، آن سالها درگیر اعتیاد به هروئین بود. آمار معتادان به هروئین در آن دوره، حدود یک درصد جمعیت پرتغال برآورد شده: کارمندان بانک، دانشجویان و حتی افراد سرشناس جامعه. افزون بر این، آن سالها، پرتغال بالاترین میزان ابتلا به HIV را در سراسر اتحادیهی اروپا داشت.
آمریکو ناو “Américo Nave”، روانشناس و رئیس سازمان “Crescer” در این باره میگوید: « این یک قتل عام بود». [Crescer، سازمانی مردمنهاد، معطوف به شیوههای کاهش آسیب است.] سال ۲۰۰۱، وقتی دولت آمادهی تخریب «کازال ونتوسو» میشد، «ناو» مشغول رسیدگی به معتادهایی بود که آنجا زندگی میکردند. او دربارهی آن دوران میگوید: «بدن مردمان آن محله، پُر بود از زخمهای کرمزده. دستوپای بعضیشان هم به خاطر مصرف بیشازحد مخدر، قطع شده بود.»
طی دو دهه، واکنش دولت پرتغال به این فجایع، همانی بود که در حافظهی «آمریکاییها» هم به خوبی ثبت شده: «ارائهی سیاستهای سختگیرانه به سرپرستی نظام عدالت کیفری». اما منتقدان محافظهکار دولت، چاره را در پیشگیری از مصرف مواد مخدر میدانستند. در اواخر دهه ۹۰ میلادی، نیمی از زندانیان پرتغال، مجرمان مربوط به مواد مخدر بودند؛ یعنی انباشت جمعیت فروانی از زندانیان معتاد، بدون هیچ پیآمد مثبتی. آن سوی اقیانوس اطلس هم، دولت ایالات متحده همین شیوه را پیش گرفته بود: اتلاف میلیاردها دلار برای مقابله با مصرف کنندگان مواد مخدر.
اکنون پرتغال در رتبه برترین کشورها برای زندگی، آرامش و تأمین رفاه است.
اینجا را بخوانید.
دگرگونی نوع نگاه به مواد مخدر
اما سال ۲۰۰۱، پرتغال گامی اساسی در راستای مقابله با مواد مخدر برداشت برداشت. پرتغال اولین کشور جهان بود که مصرف همهنوع مادهی مخدر را مجاز اعلام کرد یعنی جرمزدایی از مصرف مواد مخدر در کشور پرتغال انجام شد.
جنگ با مواد مخدر با جرمزدایی از مصرف مواد مخدر در کشور پرتغال
هفده سال بعد، ایالات متحده، گستردهترین اپیدمی ابتلا به اعتیاد در تاریخ کشورش را تجربه کرد. تنها در سال ۲۰۱۶، حدود ۶۴۰۰۰ آمریکایی بر اثر مصرف بیشازحد مواد مخدر جان خود را از دست دادند؛ رقمی بیشتر از میزان تلفات انسانی آمریکاییها در جنگهای ویتنام، افغانستان و عراق. همزمان، مرگومیر ناشی از مواد مخدر در پرتغال، تا یکپنجم میانگین اتحادیهی اروپا و یکپنجاهم میانگین آمریکا، کاهش یافته بود.
در پرتغال اما بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۵ هم، ابتلا بهHIV، از ۱۰۴.۲ مورد در میلیوننفر، به ۴.۲ در میلیوننفر کاهش یافته. به طور کلی، مصرف مواد مخدر در جمعیت ۱۵ تا ۲۴ سالههای پرتغال، کاهش چشمگیری داشته است؛ جمعیتی که آسیبپذیری بیشتری در برابر مصرف مخدر دارند.
در جستجوی امید با جرمزدایی از مصرف مواد مخدر در کشور پرتغال
در سال ۲۰۱۷، «فونسکا» سه ماه را در کنار یکی از گروههای «همیاری با مصرفکنندگان مواد مخدر» در لیسبون، گذراند. او مشتاق دیدن و ثبت تصاویر انواع کمکهایی بود که مردم پرتغال دریافت میکردند؛ به ویژه حالا که دیگر مصرف مواد مخدر اولویت سیاسی نداشت.
فونسکا میگوید: “آمریکا و پرتغال کشورهای بسیار متفاوتی هستند.” با تأکید بر این مسئله که شیوهای که در کشور خودش کارآیی داشته، لزوماً در آمریکا کارآمد نخواهد بود. با این حال، فونسکا این موضوع را هم مطرح میکند که: «نگرش پزشکی به مسئلهی اعتیاد به جای نگرش جرمانگارانه، و درمان آن، نکات آموزندهی فراوانی داشت.»
پرتغال، سالهای ناآگاهی و سردرگمی
چگونه پرتغال به این نگرش دربارهی اعتیاد به مواد مخدر دست یافت، در حالیکه بسیاری کشورهای دیگر اینگونه نبودهاند؟ نخست در سال ۱۹۷۴، با پایان چهار دهه حکومت استبدادی در پرتغال، بحرانهای اجتماعی و فرهنگی به سرعت پدیدار شدند. چهار دههای چنان بسته، که در آن حتی خرید کوکاکولا هم غیرممکن بود. شاید اشتیاق به آغوش کشیدن آزادی و بازارهای جدید بود، که روند پدیدار شدن بحرانهای اجتماعی را افزایش داد. درست زمانی که مرزها برای سفر و تجارت باز میشدند، سربازان هم از مستعمرات سابق به پرتغال بازمیگشتند؛ آن هم با کولهباری از انواع مواد مخدر. از اواخر دههی ۷۰ بود که «هروئین» قاچاقشده از هند و پاکستان، به خیابانهای پرتغال میرسید؛ از شاهراه موزامبیک، مستعمرهی سابق پرتغال. سالها انزوا و ناآگاهی از خطرات زیستی-اجتماعی داروها و مواد مخدر، پرتغال را در برابر چنین بحرانی بیدفاع گذاشتهبود. این شد که فرهنگ رهایی خیلی زود به بحران تبدیل شد.
مواد مخدر، طاعون سیاه پرتغال
بر اساس پژوهشی گسترده در سال ۲۰۰۱، آن زمان پرتغال پایینترین میزان مصرف مواد مخدر را در اروپا داشت؛ اما این همهی ماجرا نبود. موارد مشکلساز مصرف مواد مخدر، به بحران اعتیاد در پرتغال دامن میزدند؛ مواردی چون تزریق یا استفاده مداوم از مواد افیونی، کوکائین یا آمفتامین. دیگر آنکه، مصرف مواد مخدر در جامعهی محافظهکار پرتغال، پدیدهی نابههنجاری بود؛ پدیدهای نابههنجار و آشکار، گسترده در خیابانها و بارهای لیسبون و دیگر شهرهای بزرگ، به ویژه در جنوب پرتغال. در سایر کشورهای غربی، بیشتر، حاشیهنشینها دچار اعتیاد به هروئین شده بودند. اما در پرتغال، بحران مواد مخدر در همهی طبقات اجتماعی نمایان شده بود. ژائو گولائو (João Goulão)، معمار سیاست بنیادین مبارزه با مواد مخدر پرتغال میگوید: “غیرممکن بود که خانوادهای در پرتغال درگیر مشکلات مربوط به مواد مخدر نشده باشد.”
راهی که اشتباه بود
گولائو از جمله متخصصانی بود که در سال ۱۹۹۸، لزوم تغییر رویکرد به مواد مخدر را توصیه کردند. خود او در اینباره میگوید: “متوجه شدیم که منابع فراوانی را هدر میدادیم. برای ما منطقیتر آن بود که با معتادان، به عنوان بیمار رفتار کنیم، نه مجرم؛ بیمارانی که به کمک احتیاج دارند.” تمرکز پلیس روی قاچاقچیان و دلالان مواد، چارهی کار بود. با این راهکار، دولت میتوانست منابع مالی بیشتری را برای سرمایهگذاری در بخش درمان و کاهش آسیبها اختصاص دهد. تصویب جرمزدایی از مواد مخدر در سال ۱۹۹۹، سرانهی هزینهی اجتماعی مصرف مواد مخدر را به ۱۸% کاهش داد. [بر اساس پژوهشی در سال ۲۰۱۵]. همچنین Drug Policy Alliance گزارش داده که درصد زندانیان نقض قوانین مواد مخدر در پرتغال هم، کاهش چشمگیری داشته: از ۴۴٪ در سال ۱۹۹۹، به ۲۴ درصد در سال ۲۰۱۳. [اتحادیهی سیاستهای مواد مخدر (Drug Policy Alliance)، سازمانی غیرانتفاعی مستقر در نیویورک است. هدف این سازمان، پایاندادن به شعار “جنگ علیه مواد مخدر” در آمریکاست.]
هفده سال بعد از جرمزدایی از مصرف مواد مخدر در کشور پرتغال
از سال ۲۰۰۱، سازمان مردمنهاد Crescer، همین شیوه را در پروژهی ساختمانی متروکه، در حومهی لیسبون، در پیش گرفته است. یعنی، تأمین لوازمی مثل سوزن تمیز و زرورق برای معتادان به هروئین و کوکائین، برای مصرف ایمنتر. دیگر آنکه این نهاد با حمایت روانی از معتادان، برای بهبود سلامت روان آنها هم تلاش میکند. Crescer، هر ساله به حدود ۱۶۰۰ مصرفکنندهی مواد مخدر چنین خدماتی را ارائه میدهد.
جوآنا فریاس، پرستار ۲۶ سالهی گروه ویژهی «سیاستهای کاهش آسیب پرتغال» به «فونسکا» میگوید: “اگر برای یافتن و ارتباط با آنها تلاش نمیکردیم و به محل تجمعشان نمیرفتیم، هیچکس از وجودشان با خبر نمیشد. ما به هیچ وجه قضاوتشان نمیکنیم. هر زمان که وقتش برسد و اگر خودشان بخواهند، کمکشان میکنیم که مصرف مواد مخدر را ترک کنند.”
بازتاب این نگاه در قانون کیفری پرتغال
بر اساس قانون سال ۲۰۰۱، هنوز هم فروشندگان مواد مخدر به زندان محکوم میشوند. اما برای کسی که با مقداری مواد مخدر [برای کمتر از ۱۰ روزْ مصرف] دستگیر شود، مسئله فرق دارد. [قانون حداقل مقدار مواد، شامل ماریجوانا و هروئین هم هست.] در این حالت، معمولاً افراد به کمیسیونی محلی فرستاده شده و آنجا از درمانها و خدمات پزشکی موجود مطلع میشوند. یک پزشک، یک وکیل و یک مددکار اجتماعی، از اعضای ثابت کمیسیونهای محلیاند. در چنین رویکردی، هیچ فرقی بین مواد مخدر “سخت” یا “آرام” وجود ندارد؛ اینکه مصرف مواد در اماکن عمومی یا حریم خصوصی انجام شود نیز مهم نیست. آنچه مهم است این است که آیا ارتباط فرد با مواد مخدر، ایمن هست یا نه.
اتاقهای مصرف مواد مخدر
در کنار این برنامهها، «ژائو گولائو» و تیم کارشناسیاش پیشنهاد ارائهی تسهیلات نظارت بر مصرف مواد مخدر را مطرح کردند. جایی که معتادان بتوانند در شرایط ایمنتر و با کمک کارکنان آموزشدیده، مواد مخدر را مصرف کنند.
[این تسهیلات اختصاراً DCR نامیده میشوند. DCR مخفف (Drug Consumption Rooms) است. نامهای دیگری نیز برای چنین تسهیلاتی به کار میرود. نامهایی مثل: “مراکز تزریق تحت نظارت پزشکی”، “امکانات تزریق ایمن”، “محلهای تزریق ایمن” یا “اتاقهای تزریق دارو”، “اتاقهای مصرف مواد مخدر”. برخی از این اماکن، فقط لوازم «تزریق ایمن» را فراهم میکنند، برخی نیز لوازم «تدخین و استنشاق» مواد مخدر را. به طور کلی DCR مجموعه امکاناتیست که شرایط بهداشتی و امنی را برای مصرف مواد مخدر غیرقانونی، فراهم میکنند. نظارت حرفهای کارکنان آموزشدیده نیز، بخش مهم و بنیادین چنین سازوکاریست].
پیشینهی اتاقهای امن تزریق
چنین تسهیلاتی اولین بار در سال ۱۹۸۶، در شهر بِـِرن سوئیس ارائه شده و همچنان عرضه میشود. از آن زمان، DCRهای دیگری هم در چند کشور دیگر از جمله فرانسه، آلمان، اسپانیا و یونان ایجاد شدهاند. شهر ونکوورِ کانادا اولین DCR آمریکای شمالی را در سال ۲۰۰۳ راهاندازی کرد.
بلاتکلیفی ایالات متحده
شواهد نشان میدهد که این سایتها میتوانند زندگی افراد بسیاری را نجات دهند. با کاهش آسیبهای عمومی مرتبط با مواد مخدر، سوء رفتارهای مرتبط با انتقال HIV و هپاتیت C نیز کاهش مییابند. اما در ایالات متحده، کارکرد این سایتها همچنان مورد بحث است؛ اگرچه کلانشهرهای چون سیاتل، سان فرانسیسکو و فیلادلفیا، سرسختانه خواهان ایجاد چنین سایتهایی هستند. بخشی از این مشکل، نبود قطعیت حقوقی در آمریکاست: دولت فدرال مخالف افتتاح چنین تأسیساتیست و قانونگذاران ایالتی و محلی بر سر این مسئله به توافق نرسیدهاند. برخی نیز در مورد تأثیر منفی این امر بر محلههایشان ابراز نگرانی کردهاند. به گزارش رادیوی ملی آمریکا (NPR)، اگرچه در حداقل ۱۳ شهر و ایالت اقداماتی در این راستا انجام شده است؛ اما همهی «مراکز رسمی مصرف مواد مخدر» همچنان بلاتکلیفاند.
پرتغال و راه دراز همزیستی امن با مواد مخدر
در پرتغال هم روند پیشرفت، چندان شتابان نیست؛ اگرچه پس از انتظارهای فراوان، بالاخره سه «مرکز رسمی مصرف مخدر» در ابتدای سال ۲۰۱۹ در لیسبون افتتاح شدند. اما سایر راهکارهای پیشنهادی «ژائو گولائو» و تیم کارشناسیاش، اجرا شده و اثربخش بودهاند.
آنچه در مواجهه با اعتیاد مهم است
فونسکا، با بیان یکی از اصول اساسی نگرش پرتغال به سوءمصرف مواد مخدر، میگوید: “اعتیاد به مواد مخدر چیزیست که همیشه وجود خواهد داشت.” اما دو اتفاق مهم، باعث افزایش تمایل به درمان و ترک مصرف مواد مخدر در بین معتادان شده است:
- لغو مجازاتهای کیفری برای مصرف مواد مخدر؛
- تغییر ادبیات جامعه نسبت به معتادان: [نامیدهشدن با واژههایی همدلانه بهجای واژههایی تحقیرآمیز].
بین سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۱۱، آمار افرادی که تحت درمان دارویی قرار گرفتند، بیش از ۶۰ درصد افزایش داشته. تقریبا سهچهارم این افراد هم، تحت درمان «جایگزینی مواد افیونی» قرار گرفتهاند.
رویارویی مردم و سیاستمداران پرتغالی
سیاستهای حمایت از معتادان، و نقشآفرینی مؤثر « گولائو»، تاکنون توانسته در هفت دولت محافظهکار و پیشرو دوام بیاورد. البته برخی منتقدان هم میگویند که فرهنگ مواجهه با مواد مخدر در پرتغال، بیاندازه سهلانگار شدهاست. آمارها هم حکایت از آن دارند که از سال ۲۰۰۱، افراد بیشتری مواد مخدر را امتحان کردهاند. البته به رغم تلاشهای برخی سیاستمداران برای بازگرداندن شیوهی آمریکاییِ مبارزه با مواد مخدر، سیاست جرمزدایی از مصرف همچنان پابرجاست؛ آن هم به دلیل حمایت عموم مردم از جرمزدایی و رویکرد سلامتمحور این نوع نگاه به مواد مخدر.
نگاه منتقدان به سیاست جرم زدایی از مواد مخدر در کشور پرتغال
برخی کارشناسان بر این باورند که دربارهی موفقیت چشمگیر روش پرتغال [در مواجهه با مواد مخدر] بزرگنمایی شده است. هانا لاکر (Hannah Laqueur) از دانشگاه برکلی، طی یک مقاله، این مسئله را مطرح کرد: “حتی پیش از تصویب قانون جرمزدایی نیز، پرتغال قوانین مبارزه با مواد مخدر را چندان جدی اجرا نمیکرد.” او در مقالهای که سال ۲۰۱۴ به چاپرسانده، نوشته که: “پیش از قانون مصوب سال ۲۰۰۱ هم، «جریمه شدن» مهمترین بازدارنده برای بازداشتیها و محکومان مصرف مواد مخدر بود. قانون سال ۲۰۰۱، با حذف مجازات کیفری برای مصرف مواد مخدر، تنها، روال سابق را موجه و مدون کرد.”
آنچه مهم است
سایر کشورها همچنان بر سر کارکرد این رویکرد و چگونگی انجام آن اختلاف نظر دارند. در حالیکه پرتغال، برای رسیدگی به معتادان، تجهیزات بیشتری در اختیار کارکنان مراقبتهای بهداشتیاش گذاشته. چنانکه «فونسکا» از دیدن فداکاری کارکنان مراقبتهای بهداشتی در قبال افرادی که “عمدتاً توسط جامعه فراموش شدهاند” شگفتزده شده بود. “چیزی فرای وظیفهی سازمانی، در رفتار کارکنان مراقبتهای بهداشتی موج میزند؛ چیزی شبیه به نوعدوستی و عشق.”
بحران مالی هم نتوانست عشق به همنوع را کمسو کند
بحران مالی پرتغال در سال ۲۰۱۰، دولت را وادار به پیشگرفتن سیاست ریاضت اقتصادی کرد. ادغام ۱۷۰۰ کارمند آژانس مستقل مواد مخدر، با نهاد دولتی خدمات بهداشتی، یکی از نمودهای این مسئله است. فونسکا میگوید این مراکز، همچنان فاقد بودجهی کافی هستند، با این حال، دو نهاد خیریهی نیمهدولتی، همهروزه در پی یافتن معتادان و رسیدگی به آنها هستند. این دو نهاد از وجود روانشناسان، مددکاران اجتماعی و پرستاران نیز بهره میبرند. به گفتهی فونسکا، کارمندان این دو نهاد، به خطرناکترین مناطق لیسبون میروند تا با معتادان همدلی کنند و یاریگرشان باشند.
پرتغال، سربلند از این آزمون
پرتغال هنوز راه زیادی در پیش دارد، چراکه همچنان برخی افراد در شرایط وحشتناکی به مصرف مواد مخدر ادامه میدهند. اما فونسکا میگوید: “آنچه آمریکا و دیگر کشورها میتوانند از پرتغال بیاموزند این است که، با مردم با احترام بیشتری رفتار کنند.” پرتغال نشان داده که دولتها بدون صرف مبالغ هنگفت، میتوانند کارهای بزرگی انجام دهند. کارهایی مثل تأمین وسایل امن و بهداشتی، برای مصرفکنندگان مواد مخدر. این شیوه در بازگرداندن زندگی این افراد را به حالت عادی بسیار مؤثر است. اما برای تحقق چنین آرزویی، نباید با معتادان مانند جنایتکاران رفتار کنند.
گروه اقلیما: رایحه دلچسب زندگی